ارتباط احکام اسلامی با مدرن شدن جوامع
30 بهمن 1401 1401-11-30 14:03ارتباط احکام اسلامی با مدرن شدن جوامع
ارتباط احکام اسلامی با مدرن شدن جوامع
ارتباط احکام اسلامی با مدرن شدن جوامع
ارتباط احکام اسلامی با مدرن شدن جوامع چیست؟ در این مقاله به بررسی احکام اسلامی و جهان مدرن امروز میپردازیم.
واژه دین همۀ ادیان اعم از ادیان آسمانی و غیر آسمانی، تحریف نشده و تحریف شده را دربر میگیرد. به اعتقاد ما تنها دین اسلام است که میتواند در همه زمانها و در تمامی اعصار تأثیر مثبت داشته باشد. زیرا اسلام دین خاتم و کاملترین دین الاهی است. به همین دلیل باید در همه زمانها و حوزههای زندگی انسان دارای نظر و برنامه باشد. حوزه عمل دین از حوزه علم و تکنولوژی کاملاً جداست.
با پیشرفت تکنولوژی دامنه قانونگذاری دین گسترش مییابد و از طریق اجتهاد و استنباط از منابع غنی فقه اسلام احکام موضوعات جدید پاسخ داده میشود. دین در سه بخش ارتباط انسان با خود، ارتباط انسان با دیگران و ارتباط انسان با خدا براى انسان برنامه دارد.
فراهم نمودن تمهيدات لازم در خصوص برگزاری دورهها و کلاسهای کمک آموزشی و فوق برنامه تحت نظارت سازمان تبليغات اسلامی استان تهران و مطابق با معيارهای حوزه علميه قم از وظايف کلی مجتمع آموزش علوم اسلامی کوثر است. مجتمع آموزش علوم اسلامی کوثر در جهت خدمت رسانی به استعدادهایی می باشد که می توانند در عصر حاضر وجود خویش را وقف تعالی ارزشهای اخلاقی در جامعه سازند.
رابطه جهان مدرن و دین
همه ميدانيم كه در جهان معاصر اديان گوناگونی با ماهيتها و آموزههاي گوناگون وجود دارند. برخي از اديان براي عقل حرمتی قائل نيستند و مردم را به دينداری كوركورانه و بياعتنايی به عقل بشری فراميخوانند و پذيرش دين و آموزههاي ازلي دين را به درك و تأييد عقل وابسته نميدانند. آنان بر اين باورند كه ماهيت دين با رمزگرايی و معناگرايی و اسطوره آميخته است و پای عقل در اين ساحت لنگ است. مراد از دين، دينی است كه با عقلانيت و خردورزی سر سازش و تعامل دارد و عقل را تأييد و تقويت میكند و اساس دينداری و پذيرش دين را خردورزی میداند.
ديني كه از اصالت و جايگاه وحياني خود دور نشده و از گزند بدعت و تحريف مصون مانده است. مهمترین رسالت مجتمع علوم اسلامی کوثر تدوین برنامه منسجم وعملگرا به منظور تربیت طلاب با سواد است. برای مطالعه بیشتر به مقالات ضرورت حوزه علمیه خواهران و مزایای تحصیل در حوزه علمیه خواهران را مطالعه فرمایید.
اسلام را باید بر طبق زمان عرضه کرد
شاید بگویید اسلام دین خاتم است و دستوراتش جنبه جاودانگی دارد و باید همانطوری که در صدر اسلام بوده باقی بماند. ولی زمان متغیر است طبیعت زمان اقتضای دگرگونی دارد و هر روز اوضاع و احوال و شرایط جدید خلق میکند که با شرایط پیشین کاملاً فرق دارد. براین اساس چگونه ممکن است چیزی که در ذات خود ثابت است، با چیزی که در ذات خود متغیر است توافق و هماهنگ باشد؟
برای حل این مسئله راه حلهای متعددی ارائه شده است یکی از این جوابها «نظریه اندیشه مدون» است که توسط استاد هادوی تهرانی ارائه شده است که بر این باور است که بر اساس مبانی و اهدافی که دین تعریف کرده و با شناخت زمان و مکان میتوانیم روشی کارآمد مطابق با نیاز جامعه و جهان در تمام ابعاد آن از دین عرضه کنیم.
این نظریه بر این اعتقاد است که تمام تعالیم اسلامی در حوزهها و ابعاد مختلف جامعه دارای یک سیستم هماهنگ و کاملاً مرتبط هستند. پس ما میتوانیم بر اساس جهانبینی اسلامی و اهدافی که دین در هر بخش از جامعه تعریف کرده راه حلی علمی و برتر از دین عرضه نماییم. مثلاً اقتصادى که پیامبر در مدینه، در سال پنجم هجرى اجرا کرد با اقتصادى که ما در ایران در سال 1420ق پیاده میکنیم باید در فلسفه و مکتب و نظام یکى باشند اما در عینیت خارجى ممکن است متفاوت باشند چون شرایط آن زمان با زمان ما فرق دارد. خطاهای بسیارى که امروزه در بعضى مسائل وجود دارد ناشى از همین عدم تفکیک مفاهیم است.
مثلاً زمانى در دادگاهها، دادستانى را حذف کردند چون فکر میکردند دادستانى در صدر اسلام وجود نداشت و با حذف آن دادگاه اسلامى میشود. شاید در آن زمان وجود چنین سازوکارى ضرورت نداشت اما در شرایط فعلى وجود آن لازم است. دستیابى به صحت و سقم چنین مواردى، نیازمند استخراج صحیح نظام و اهداف اسلام در تمامى زمینهها است.
دین اسلام اگرچه براى زمان و مکان خاصى نیامده و طبیعتش اقتضاء میکند که ثابت باشد، ولى چون در یک شرایط خاصی تحقق مییابد بعضى از عناصر موقعیتى در آنراه مییابند و این به معناى عدم وجود عناصر ثابت در همان دوره و شرایط خاص نیست. باید بدانید که در هر زمان مجموعهاى از عناصر متغیر و ثابت وجود دارند.
برخى عناصر در همه شرایط قابل تطبیقاند و برخى دیگر خیر. مثلاً وجود یک معصوم یا فقیه در رأس حکومت اسلامى یک اصل ثابت است، اما اینکه معصوم یا فقیهى که از سوى او نیابت دارد به چه شکل حکومتش را اداره میکند تابع شرایط و موقعیت خاص است. در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران بخشهایى مربوط به عناصر ثابت دینى است که هیچ ارتباطى به شرایط اجتماعى، سیاسى و فرهنگى ندارد و بخشهایى هم به شرایط خاص جمهورى اسلامى ایران؛ یعنى به زمان و مکان خاص ارتباط دارد. در قانون اساسى رئیس جمهور با رأى مستقیم مردم انتخاب میشود و حکمش توسط رهبر تأیید میشود. اما رئیس قوه قضائیه با نصب مستقیم رهبر منصوب میشود. نحوه انتخاب این دو از عناصر ثابت دینى نیست.
اگر خلاف آن پیشبینى میشد و قانون نصب رئیس جمهور را وظیفه رهبر میدانست و تعیین رئیس قوه قضائیه را به رأى مردم واگذار میکرد، به لحاظ شرعى فرقی نمیکرد اما از جنبه مصلحت فرق میکند. مصلحت اقتضاء میکند که رئیس قوه مجریه را مردم انتخاب کنند و رئیس قوه قضائیه توسط رهبر. حالا حمایت مردم در اجرا نقش مهمی دارد و رأى مستقیم آنها به رئیس جمهور یک امر مثبت و یک مصلحت است و برای حفظ استقلال قوه قضائیه مصلحت است که انتخاب توسط رهبر باشد.
همه اینها به علت شرایط خاصى است که در آن زندگى میکنیم. ممکن است در شرایط دیگر شکل مؤثرتر و کارآمدترى ما را به اهدافمان نزدیک کند. اصل اندیشه وجود عناصر ثابت و متغیر در یک زمان در فقه ما تحت عنوان قوانین الهى و قوانین ولایى تبیین شده است. احکام و قوانین الهى، احکام ثابت است و احکام و قوانین ولایى عناصر و احکام متغیر هستند.